آوا جونم  آوا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

نی نی ناز من

فندوق مامان

سلام فندوق مامان خوبی عزیزکم.... هفته پیش جمعه رفتیم تهران عصرش رفتیم کنسرت همایون شجریان خیلی با حال بود ...با با جون دوست داره از همین   الان  سنتی و اصیل باشی مامان جون ....من که خیلی لذت بردم حتما شما هم با اینکه اندازه یه عدسی لذت بردی... شنبه وقت دکتر داشتم با بابا یی رفتیم خانم دکتر گفت 6 هفته و نیم هستم و هنوز قلب کوچولوت شکل نگرفته ....گفت غذاهای چرب و شیرین خیلی نخورم ....من واسه رشد بهتر شما عزیز دلم هرچی که مفید تر می خورم....خانم دکتر واسه اول دی وقته سونوگرافی داد (هفته 12 )....ولی قلب کوچولوی شما هفته 8 تشکیل می شه اما چون من دوست دارم اولین سونو رو تهران انجام بدم یه دف...
30 آبان 1390

بهترین خبر زندگی

دیروز عصر رفتم جواب ازمایشمو گرفتم وای نمی دونی مامان جون چه حسی داشتم کلی استرس داشتم  برگه رو گرفتم از عددای روش که چیزی نمی فهمیدم تا خانم اونجا بهم گفت مبارک باشه..... وای نفس من زندگی من عشق من یعنی خدا یکی از فرشته هاشو واسه من و بابایی فرستاده؟ اخ اصلا باورم نمی شه خدایا شکرت  خیلی زود جوابمو دادی ممنون که نذاشتی زیاد انتظار بکشم....اره الان اومدی تو دلم و شدی عضوی از وجودم اخ که چقدر باحاله این حس الان فکر کنم قد یه عدس باشی شایدم کوچیکتر باید برم دکتر تا بگه چند وقته هستی... فکر کنم توی تیر یا مرداد قدمای کوچولوتو بذاری تو زندگیمون ....بی صبرانه منتظر اون زمان هستم می دونی الان خیلی ماه خوبی...
15 آبان 1390

عزیز مامان

سلام گلم خوبی فرشته کوچولوی مامان نمی دونم الان اومدی تو دلم یا نه...ولی یه حس عجیبی دارم شایدم اشتباه می کنم ...شاید هنوز پیش خدایی فرشته کوچولوی من ....خیلی دوست دارم که باشی و حست کنم ....ولی امیدوارم هروقت که صلاحته بیای مامان جون ....عاشقانه منتظر اومدنت هستیم ...
10 آبان 1390

عاشق نی نی

سلام این اولین پست منه....به امید اینکه زودتر مامان بشم....من عاشق نی نی هستم ....فرشته کوچولو مامان زودتر بیا تو دل من....                                              ...
7 آبان 1390
1